ترجمه مقاله

ذافنی ویداس

لغت‌نامه دهخدا

ذافنی ویداس . (معرب ، اِ) صاحب تحفه ، حکیم مؤمن گوید: کلمه ای یونانی است و بمعنی شبیه الغار و قسمی از مازریون و عریض الورق است و به مغربی مازره و در شام بقله نامندساقش بقدر ذرعی و شاخهای او بسیار و باریک و از نصف اعلی میروید و پوست شاخهای قوی و لزج و گلش سفید و ثمرش بعد از رسیدن سیاه و دانه ٔ او کوچکتر از حب الغار و در آخر سیم گرم و خشک و حاد و مسهل بلغم و اخلاط غلیظه و مقیی ٔ و مدرّ حیض و محلل و مفتح و جالی جلد و رافع آثار و استعمال او شرباً جایز نیست و قدر شربتش از برگ تا سه قیراط و از ثمر تا پنج عدد و مقطع ومحرق خلط و مصلحش نشاسته و کتیرا و بدلش دو وزن او مازریون است . و رجوع به ذافنبداس و ذافنوبداس شود.
ترجمه مقاله