ترجمه مقاله

ذأج

لغت‌نامه دهخدا

ذأج . [ ذَءْج ْ ] (ع مص ) ذئجه ذاجاً؛ جرّعه شدیداً، سخت بدم درکشید آب و مانند آن را.و اندک اندک آشامیدن آب را. (از اضداد است ). || ذأج عصفور؛ ذبح آن . || ذأج سقا؛ دریدن مشک . || دمیدن در مشک . || پاره کردن مشک . || ذأج ورد؛ سرخ شدن گل .
ترجمه مقاله