ترجمه مقاله

ذبل

لغت‌نامه دهخدا

ذبل . [ ذَ ] (ع مص ) پژمرده شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). پژمردن . پژمریدن . ذبول . پژمریدن نبات . || خوشیده پوست شدن . (منتهی الارب ). || باریک میان شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || لاغر شدن اسب . لاغر و باریک شدن اسب . (منتهی الارب ). خشک پوست گردیدن و باریک گردیدن اسب . || پشک افکندن شتر.
ترجمه مقاله