ترجمه مقاله

ذب

لغت‌نامه دهخدا

ذب . [ ذَب ب ] (ع اِ) گاو دشتی و آن را ذب ّالریاد نیز نامند، از آن روی که پیوسته در پی گاوان ماده رود. و منه رجل ٌ ذب ّالرّیاد؛ مرد بسیارزیارت کننده ٔ زنان و آمد و شد کننده با آنان . و گاو کوهی .
ترجمه مقاله