ترجمه مقاله

ذرق

لغت‌نامه دهخدا

ذرق . [ ذَ ] (ع مص ) سرگین افکندن مرغ . (تاج المصادر بیهقی ). فضله افکندن طیور. سرگین اوکندن مرغ . (زوزنی ). پیخال افکندن . ریخ زدن مرغ . اِذراق . || (اِ) بلغنی ذرق من قول ؛ ای طرف . (مهذب الاسماء) (لغت نامه ٔ اسدی ).
ترجمه مقاله