ترجمه مقاله

ذنوب

لغت‌نامه دهخدا

ذنوب . [ ذَ ] (ع ص ، اِ) اسب درازدم بسیارموی . سطبردم . سطبردنبال . درازدم . که دم پرموی و سطبر دارد. فرس ذنوب ؛ اسپ خوش دُم . || روز بسیارشرّ. || دلو، یا دلو پرآب ، یا دلوی که در آن آب باشد یا دلوی که آبش قریب پری آن بود. || دلو بزرگ . || دلو یک گوشه . دلو یک دسته . غرب . سجل . || بهره . بهر. حظّ. نصیب . حصّة. بخش .ج ، اَذنِبةَ، ذَنائب ، ذِناب . || گوشت پشت . گوشت پشت مردم . یا گوشت سرین و گوشت سرسرین و آن دواست . || گور. قبر. || نیاوة.
ترجمه مقاله