ترجمه مقاله

ذوالحلم

لغت‌نامه دهخدا

ذوالحلم . [ذُل ْ ح ِ ] (اِخ ) لقب عامربن ظَرِب العدوانی است . واو اوّل کس است که در امر خُنثی گفت نگاه کنند تا به کدام از دو مخرج بول راند و حکم به ذکور یا اناث بودن از آن روی کنند فجری به الحکم فی الأسلام . و هم اوست که بدختر خویش گفت هرگاه حکمی منکر کنم تو عصا بر سپر زن . و متلمّس شاعر در بیت ذیل بدان اشارت کند:
لذی الحلم قبل الیوم ما تقرع العصا
و ما علم الأنسان الاّ لیعلما.
و بعضی گویند ذوالحلم اکثم بن صیفی است که قصد مدینه کرد تا درک شرف حضور رسول صلوات اﷲ علیه کرده و هم مسلمانی پذیرد لکن در راه بمرد و این آیه در حق وی نازل شد: و من یخرج من بیته مهاجراً الی اﷲ و رسوله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی اﷲ اَلایة. (قرآن 100/4) (از المرصع ابن الأثیر).
ترجمه مقاله