ترجمه مقاله

ذوالفقار

لغت‌نامه دهخدا

ذوالفقار. [ ذُل ْ ف َ ] (اِخ ) سردار ذوالفقارخان سمنانی مربی یغما شاعر جندقی است و یغما مدتی منشی وی بوده و در تاریخ ادبیات ایران می گوید که : یغما زمانی منشی مردی تندخو و هرزه دهان موسوم به ذوالفقارخان سمنانی بود و گویند محض سرگرمی و مشغولیت خاطر و جلب رضای او این غزلیات و ابیات هجائی کریه را سروده و مجموعه ٔ آن را سرداریه نام نهاده است . (ص 27تاریخ ادبیات ایران تألیف ادوارد برون ترجمه ٔ رشید یاسمی ).
ترجمه مقاله