ترجمه مقاله

ذوالقربی

لغت‌نامه دهخدا

ذوالقربی . [ ذُل ْ ق ُ با ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) خداوند نزدیکی رحم . خویش . خویشاوند. ج ، ذوی القربی .
ترجمه مقاله