ترجمه مقاله

ذوالمجاز

لغت‌نامه دهخدا

ذوالمجاز. [ ذُل ْ م َ ] (اِخ ) نام بازارگاهی میان مجنة و مکة بمنا به یک فرسنگی عرفه از ناحیت کبکب و بعصر جاهلیت ، عرب مجاور مکه را در اوائل ذوالقعدة بدانجا بازاری بوده است . سمیت به لان اجازة الحاج کان فیها. و در حدیث ذوالمجازذکر شده است و گفته اند موضعی است . ابوذؤیب گوید:
و راح بها من ذی المجاز عشیة
یبادر اولی السابقات الی الحبل .
و حرث بن حلزة درباره ٔ ذوالمجاز که بازارگاهی بوده آرد:
و اذکروا حلف ذی المجاز
و ما قدّم فیه العهود والکفلاء.
و در مستدرکات تاج العروس آمده است : ذوالمجاز منزلی است در راه مکة شرفها اﷲ تعالی میان ماویة و ینسوعة بر طریق بصرة. (تاج العروس ). و رجوع به امتاع الاسماع جزء 1 ص 140 و دائرة المعارف اسلام ذیل بیطار شود.
ترجمه مقاله