ترجمه مقاله

ذوالنور

لغت‌نامه دهخدا

ذوالنور. [ ذُن ْنو ] (اِخ ) لقب طفیل بن عمرودوسی صحابیست . آنگاه که رسول اکرم وی را بدعوت بنودوس بمسلمانی میفرستاد در حق وی دعا کرد و فرمود، اللهم نورله ، فسطع نور بین عینیه فقال اخاف ان یکون مثلة. (ای عقوبة و نکالاً او عبرةً) فتحول الی طرف سوطه فکان یضی ٔ فی اللیلة المظلمة. و نسب او را برخی طفیل بن عمروبن طریف بن العاص گفته اند. رجوع به امتاع الاسماع جزو 1 ص 28 شود. و در استیعاب ج 1 ص 173نام او عبداﷲبن الطفیل الازدی ثم الدوسی آمده است .
ترجمه مقاله