ترجمه مقاله

ذوحرض

لغت‌نامه دهخدا

ذوحرض . [ ح ُ رُ ] (اِخ ) موضع یا وادی نزدیک نقره از بنوعبداﷲبن غطفان به پنج میلی معدن النقرة. (از المراصع). || موضعی نزدیک اُحد.
ترجمه مقاله