ترجمه مقاله

راشد

لغت‌نامه دهخدا

راشد. [ ش ِ ] (اِخ ) سلمی .ابن عبیداﷲ ، از شاعران زمان رسول اکرم (ص ) بود که مدتی امور قضای نجران را بعهده داشت . ابن عبدربه در سه موضع نام وی را آورده وبنقل از عبداﷲبن حکم واسطی نوشته است : «وی در روزگاری که سفیان بن حرب عامل نجران بود، امور قضا و مظالم نجران را بر عهده داشت ». و صاحب الاصابة در ذیل راشدبن عبدربه سلمی بنقل از مرزبانی در معجم الشعراء آردکه نام وی غوی بود و حضرت رسول وی را راشد نامید.
و ابن عبدربه این ابیات را ازراشد آورده است :
صحا القلب ُ عن سلمی واقصر شأوُه ُ
وردّت ْ علیه ما بَغته تماضُر
و حکّمه شیب القذال عن الصّبا
وَللشّیب عن بعض الغوایة زاجرُ
فاقصر جهلی الیوم و ارتد باطلی
عن اللّهو لما ابیض منّی الغدائرُ
علی انه قد هاجه بعد صحوه ِ
بمعرض ذی الاَّجام عیس بواکرُ
و لمادنت من جانب الفرض اخصبت
و حلت و لاقاها سلیم و عامرُ
و خبّرها الرکبان ُ اَن لیس بینها
و بین قری بصری و نجران َ کافرُ
فالقت عصاها واستقرّ بهاالنوّی
کما قَرّ عیناً بالایاب المسافرُ.
رجوع به عقدالفرید ج 6 ص 137 و ص 13 و الاصابة قسم اول ج 2 شود.
ترجمه مقاله