ترجمه مقاله

راق

لغت‌نامه دهخدا

راق . [ قِن ْ ] (ع ص ) ارتقأیابنده . (از متن اللغة). || افسونگر: رجل راق ؛ مرد افسونگر. (ازتاج العروس ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) : وَ قیل من راق . (قرآن 75 / 28). ترجمه : و گفته شود کیست افسون کننده . (تفسیر ابوالفتوح رازی ج 10 ص 169). نیست افسون کننده ای که برای او افسون کند و حامی او باشد. (از تاج العروس ).
ترجمه مقاله