رامتین
لغتنامه دهخدا
رامتین . (اِخ ) واضع چنگ و استاد در نواختن این ساز و برخی وی را با رام (رامین ) عاشق ویس یکی دانسته اند:
خوشتر آید روز جنگ آواز کوس او را بگوش
زآنکه مستان را سحرگه بانگ چنگ رامتین .
حاسدم گوید که شعر او بود تنها و بس
بازنشناسد کسی بربط ز چنگ رامتین .
چنین شراب و چنین ساقیی بنگریزد
ز مطربی که ببرچنگ رامتینش بود.
بر فلک برداشته خورشید جام و آنگهی
بر سما بنواخته ناهید چنگ رامتین .
چنین شراب و چنین ساقیی بنگریزد
ز مطربی که به برِ چنگ رامتینش بود.
بربسته مرغ زیر و بم چنگ در گلو
بی اهتمام باربد و سعی رامتین .
رامشگر از آهنگ شد غوغافکن در چارحد
بر لب سرود باربد درچنگ چنگ رامتین .
گفتی بسحر تعبیه کرده ست نوبهار
در چنگ مرغ زمزمه ٔ چنگ رامتین .
تا آن بمی طرازد آن جام زرفشان را
تا این نکو نوازد آن چنگ رامتین را.
و رجوع به فرهنگهای رشیدی ، برهان ، انجمن آراء، شرفنامه ٔ منیری ، و شعوری و مقدمه ٔ ویس و رامین چ محجوب ص 102 شود.
خوشتر آید روز جنگ آواز کوس او را بگوش
زآنکه مستان را سحرگه بانگ چنگ رامتین .
فرخی .
حاسدم گوید که شعر او بود تنها و بس
بازنشناسد کسی بربط ز چنگ رامتین .
منوچهری .
چنین شراب و چنین ساقیی بنگریزد
ز مطربی که ببرچنگ رامتینش بود.
خلاق المعانی .
بر فلک برداشته خورشید جام و آنگهی
بر سما بنواخته ناهید چنگ رامتین .
عبدالواسع جبلی .
چنین شراب و چنین ساقیی بنگریزد
ز مطربی که به برِ چنگ رامتینش بود.
خلاق المعانی .
بربسته مرغ زیر و بم چنگ در گلو
بی اهتمام باربد و سعی رامتین .
قآانی .
رامشگر از آهنگ شد غوغافکن در چارحد
بر لب سرود باربد درچنگ چنگ رامتین .
قاآنی .
گفتی بسحر تعبیه کرده ست نوبهار
در چنگ مرغ زمزمه ٔ چنگ رامتین .
قاآنی .
تا آن بمی طرازد آن جام زرفشان را
تا این نکو نوازد آن چنگ رامتین را.
قاآنی .
و رجوع به فرهنگهای رشیدی ، برهان ، انجمن آراء، شرفنامه ٔ منیری ، و شعوری و مقدمه ٔ ویس و رامین چ محجوب ص 102 شود.