ترجمه مقاله

رامی

لغت‌نامه دهخدا

رامی . (ع ص ) تیر و سنگ اندازنده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). تیراندازنده . (دهار). تیرانداز. ج ، رُماة. (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). از دست اندازنده ٔ هر چیز. (ناظم الاطباء).
- رامی الصید ؛ شکارچی و شکارکننده ٔنخجیر. (ناظم الاطباء).
|| تهمت زننده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). ج ، رُماة. (ناظم الاطباء). و رجوع به رام شود.
ترجمه مقاله