ترجمه مقاله

راهنامه

لغت‌نامه دهخدا

راهنامه . [ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) راهنامج . سفرنامه و نقشه ای که شخص مسافر و سیاح از حرکت و سیر خود برمیدارد. (ناظم الاطباء). راهنامج معرب آن است . (منتهی الارب ).کتاب ملاحان برای گم نکردن راه در دریا. (یادداشت مؤلف ). راهنامج . رهنامج . رهنامه . کتاب راهنمای ناخدایان در دریا برای شناختن طرق بحری و بنادر و مانند آن . (یادداشت مؤلف ). رجوع به راهنامج و رهنامه شود.
ترجمه مقاله