ترجمه مقاله

راوه

لغت‌نامه دهخدا

راوه . [ وُه ْ ] (اِ) ناله و زاری . (از شعوری ج 2 ورق 14) :
کند راوه بهر شام و سحرگاه
نمیگیرد بسویش گوش آن ماه .

میرنظمی (از شعوری ).


آیا مصحف لابه نیست ؟ بهر حال جای دیگر دیده نشد.
ترجمه مقاله