راییلغتنامه دهخدارایی . (ع ص ) اسم فاعل از «رأی »و «رؤیت ». ناظر. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). بیننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به رأی و رؤیت شود.