ترجمه مقاله

ربابه

لغت‌نامه دهخدا

ربابه . [ رَ ب َ ] (اِ) رباب .سازی شبیه به طنبور بزرگ که رباب نیز گویند. (ناظم الاطباء). نام سازی معروف و بعضی بر آنند که معرب رَواده است و معنی ترکیبی آن آواز حزین برآرنده ، چه ، رو، آواز حزین و آد، برآرنده ، و «ه » در این ترکیب برای نسبت است . تحقیق آن است که آب و آبه مبدل «َاو» و «َاوه » است که کلمه ٔ نسبت است ، چون گوراب و گورابه بمعنی مقبره و گورخانه ، و سرداب و سردابه خانه که زیر زمین سازند برای محافظت از تابستان . (از آنندراج ) (از بهار عجم ) :
من صوفی خرابم کو میکده که در وی
رقصی کنم چو مستان با بربط و ربابه .

امیرخسرو دهلوی (از آنندراج ).


ترجمه مقاله