ترجمه مقاله

رباح

لغت‌نامه دهخدا

رباح . [ رَ] (ع مص ) سود کردن . (دهار) (مصادراللغه ٔ زوزنی چ بینش ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). رِبْح . رَبْح . (ناظم الاطباء) (متن اللغة) (اقرب الموارد). و رجوع به مصادر فوق شود: رباح کسی در بازرگانی خویش ، رباح بازرگانی کسی ؛ فزونی یافتن تجارت کسی و برتری و بسیار سود بردن وی در آن . (از متن اللغة). رباح کسی در تجارت خویش ؛ بنهایت و کمال آن رسیدن و بدست آوردن سود. (از اقرب الموارد). رباح تجارت کسی ؛ سود بردن در آن . (از اقرب الموارد) .
ترجمه مقاله