ترجمه مقاله

رباعیة

لغت‌نامه دهخدا

رباعیة. [ رَ ی َ ] (ع اِ) چهار دندان که میان دندان ثنایا و انیاب باشد. ج ، رباعیات . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). چهار دندان که میان دندان های ثنایا و انیاب باشد، دو تا در بالا و دو تا در پائین . ج ، رَباعیات . (از متن اللغة). نام هر یک از دندانها که میان تثنیه و ناب یعنی میان پیش و نیش است ، و آن چهار است ، دو بر بالا دو بر زیر. ج ، رَباعیات . (از بحر الجواهر). || جنگ سخت و شدید. (از متن اللغة). || (ص ) مؤنث رَباعی . حیوانی که دندانهای رباعیة را افکنده باشد. ج ، رَباعیات . (از اقرب الموارد). بچه ٔ گاو... را در سال سیم رباعی و رباعیة گویند. (تاریخ قم ص 178). و در سال هفتم [ بچه ٔ ناقه ] را رباعی و رباعیة گویند. (تاریخ قم ص 177). بچه ٔ گوسفند را در سال چهارم رباعیة گویند. (از تاریخ قم ص 178).
ترجمه مقاله