ترجمه مقاله

ربض

لغت‌نامه دهخدا

ربض . [ رَ ] (ع مص ) بزانو درآمدن گوسپند و اسب و گاو و سگ چنانکه بروک برای شتر و جثوم برای مرغ . (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || بازایستادن قچقار از گشنی یا عاجز آمدن از آن . (منتهی الارب ). || زیر گرفتن ِ شیر شکار خود را و برنشستن بر آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || انداختن بچه کروان خود را بر زمین . (از منتهی الارب ). || جای دادن یا جای گرفتن بسوی کسی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جای گرفتن در جایی . (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله