ترجمه مقاله

ربل

لغت‌نامه دهخدا

ربل . [ رَ ب َ ] (ع اِ) نباتیست سخت سبز و آن در دیار بلبیس بسیار باشد، دو درهم از آن تریاق است مر زهر مار را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). گیاهی است سخت سرسبز. (از اقرب الموارد). یک نوع گیاه سخت سبز که تریاق زهر مار است . (ناظم الاطباء). نوعی از افسنتین است لیکن کوهی بود. (از اختیارات بدیعی ). نوعی جبلی افسنتین است و گویندنوعی از برنجاسف و قیصوم است و دو درهم او جهت رفع زهر هوام مجرب دانسته اند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (مخزن الادویه ). و رجوع به رِبْل و افسنتین و اقحوان شود.
ترجمه مقاله