ترجمه مقاله

ربی

لغت‌نامه دهخدا

ربی . [ رَب ْ بی ] (ع منادا، صوت ) پروردگار من . خدایا. الهی . (یادداشت مرحوم دهخدا). ای خدای من . (ناظم الاطباء) :
ابریق می مرا شکستی ربی
بر من در عیش را ببستی ربی
بر خاک بریختی می ناب مرا
خاکم بدهن مگر تو مستی ربی !

(منسوب به خیام ).


|| (اِ) نوعی خرماست به لغت بلوچ (نیک شهر). (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله