ترجمه مقاله

رتم

لغت‌نامه دهخدا

رتم . [ رَ ] (ع اِ) گرهی باشد که در جاهلیت مسافر وقت سفر دو شاخ درخت را بهم می بست وهرگاه از سفر بازمی آمد اگر آن هر دو شاخ به حال می یافت می گفت که از اهل او خیانت واقع نشده و اگر بحال نیافت می گفت به تحقیق که از اهل او خیانت واقع شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || (ص ) رجل رتم ؛ مرد شکسته بینی ، وصف بر مصدر. (منتهی الارب ). مرتوم بر وصف به مصدر. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله