ترجمه مقاله

رتوة

لغت‌نامه دهخدا

رتوة. [ رَت ْ وَ ] (ع اِ) گام . خطوة. || جای بلند از زمین . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || قطره . (اقرب الموارد). || اندک ساعت از زمان . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || دعوت . || فطرت . || یک تیر پرتاب یا یک گره یا منتهای مد بصر است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || فاصله ای که چشم کار می کند. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله