ترجمه مقاله

رثد

لغت‌نامه دهخدا

رثد. [ رِ ] (ع اِ) ج ِ رِثْدة. (منتهی الارب ). || جماعت مردم که اقامت ورزند و کوچ نکنند. (از اقرب الموارد). جماعت مردم که مقیم باشند. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به رِثْدة شود.
ترجمه مقاله