ترجمه مقاله

رثی

لغت‌نامه دهخدا

رثی . [ رَث ْی ْ ] (ع مص )گریستن بر مرده و برشمردن نیکوییهای او را. (از اقرب الموارد). گریستن مرده را و ستایش نمودن بر وی و در آن نظم آوردن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). مرده ستودن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار). مرثیت گفتن . (مصادراللغة زوزنی ). رثاء. رثایت . مرثاة. مرثیت . (ناظم الاطباء). و رجوع به رثاء و مرثیت شود. || درباره ٔ مرده شعر گفتن . (از اقرب الموارد). || رحمت نمودن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادراللغة زوزنی ). مهربانی و لطف ورزیدن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله