ترجمه مقاله

رجرجة

لغت‌نامه دهخدا

رجرجة. [ رِ رِ ج َ ] (ع اِ) باقی آب بر روی لای آمیخته به گل تنک در حوض که از آن نفعی نباشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و منه الحدیث :لاتقوم الساعة الا علی شرار الناس کرجرجة الماء الخبیث ، و یروی : رجراجة. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). باقیمانده ٔ آب تیره و گل آلوده در حوض . (از اقرب الموارد). || جماعت بسیار در حرب . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). گروه بسیار در جنگ . (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || ثرید چرب . (ناظم الاطباء). || آب دهن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب )(آنندراج ). بزاق . (اقرب الموارد). || (ص )گول . (منتهی الارب ) (آنندراج ). کسی که خرد ندارد. (از اقرب الموارد). مرد گول و بی عقل . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله