رجزگویان
لغتنامه دهخدا
رجزگویان .[ رَ ج َ ] (نف مرکب ، ق مرکب ) صفت حالیه ، در حال گفتن رجز. در حال خواندن شعر رجز : اشعریان به حضرت رسول آمدند شهقه زنان و رجزگویان بدین عبارت :
غذاً نلقی الاحبه محمداً و حزبه .
(از ترجمه ٔ تاریخ قم ص 274).
غذاً نلقی الاحبه محمداً و حزبه .
(از ترجمه ٔ تاریخ قم ص 274).