ترجمه مقاله

رجله

لغت‌نامه دهخدا

رجله . [ رَ ل َ / ل ِ ] (اِ) سماروغ ، و آن رستنیی باشد که در دیوارهای حمام و زمینهای نمناک و امثال آن روید و آنرا میخورند و شیره ٔ آن جلای بصر دهد.و بعربی خرفه را گویند. (از برهان ). سماروغ باشد. (دهار) (از شعوری ج 2 ورق 15) (جهانگیری ) :
نهال دولتت پربار بادا
همی تا بوی گل تابد ز رجله .

شمس فخری (از شعوری ).


|| خاک شور و شوره زار و زمین بی حاصل . (از برهان ).
ترجمه مقاله