ترجمه مقاله

رجمة

لغت‌نامه دهخدا

رجمة. [ رُ م َ ] (ع اِ) رَجْمة. گور و قبر. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). گور. (آنندراج ) (منتهی الارب ). و رجوع به رَجْمَة شود. || سنگها که بر گور نهند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). سنگها که بر گور نصب کنند. ج ، رُجَم ، رِجام .(اقرب الموارد). || علامت و نشان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). و منه فی وصیته : لاترجموا قبری ؛ ای لاتجعلوا علیه الرجم . اراد بذلک تسویة قبره بالارض . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || خارها و چوبها که گرداگرد خرمابن پربار نیک ثمر نهند تا دست کسی بر آن نرسد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ج ، رُجَم ، رِجام . (ناظم الاطباء).آنچه برای تکیه دادن درخت پربار نهند. (از اقرب الموارد). || خانه ٔ کفتار. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). لانه ٔ کفتار. (اقرب الموارد).
ترجمه مقاله