ترجمه مقاله

رجون

لغت‌نامه دهخدا

رجون . [ رُ ] (ع مص ) اقامت کردن به جایی . (منتهی الارب ). اقامت نمودن در جایی . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). ایستادن به جایی . (تاج المصادر بیهقی ). اقامت کردن در جایی . (از اقرب الموارد). || الفت گرفتن و خوگر شدن شتران و جز آنها (از باب نصر و سمع و کرم ). (از ناظم الاطباء). خو کردن شتر و غیر آن به خانه . (از اقرب الموارد). || بازایستادن شتر از چرا. (آنندراج ). (لازم و متعدی ). (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || حبس کردن کسی ستور خود را و بد کردن علف آن را تا لاغر گردد. (لازم و متعدی ). (ناظم الاطباء). حبس کردن کسی شتر را به علف در منزل . || شرم نمودن و حیا کردن از کسی . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله