ترجمه مقاله

رحاب

لغت‌نامه دهخدا

رحاب . [ رُ ] (ع ص ) فراخ و گشاد از هر چیزی . (ناظم الاطباء). فراخ . (دهار). فراخ از هر چیزی . (منتهی الارب ).
- امراءة رحاب ؛ زن پهناور. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
- قِدْر رحاب ؛ دیگ فراخ . (ناظم الاطباء) (از آنندراج ) (منتهی الارب ).
|| جای فراخ گشاد. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله