ترجمه مقاله

رحوم

لغت‌نامه دهخدا

رحوم . [ رَ ] (ع ص ) رَحْماء. (از ناظم الاطباء). راحم . (از اقرب الموارد). شتر ماده یا زنی که بعد وضع حمل بیمار رحم گردد و بمیرد، یا علتی است که در زهدان عارض شود و مانع قبول آب منی گردد، یا آنکه بزاید و سلای آن برنیاید. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). آن زن که رحمش درد کند و ناقه را نیز گویند. (منتهی الارب ). || مشفق . (قاموس کتاب مقدس ) (از متن اللغة).
ترجمه مقاله