ترجمه مقاله

رخج

لغت‌نامه دهخدا

رخج . [ رُ ] (اِخ ) ناحیه ای از نواحی بست .(ناظم الاطباء) (از برهان ) (از جهانگیری ) (آنندراج ).نام شهری است که آنرا عوام رخد گویند. (دهار). معرب رخد، و آن نام شهری است به مجاورت سجستان . (یادداشت مؤلف ). رجوع به فهرست ایران باستان و الوزراء و الکتاب ص 218 و 219 و احوال و اشعار رودکی ج 1 ص 377 و 381 و 400 و ج 3 ص 1118 و ایران در زمان ساسانیان ص 21 و حدائق السحر ص 94 و لباب الالباب ج 1 ص 300 و رخد شود.
ترجمه مقاله