ترجمه مقاله

ردن

لغت‌نامه دهخدا

ردن . [ رَ دَ ] (ع اِ) تنکی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). || پوست که با بچه بیرون آید در وقت زادن . (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). پوست تنک که در وی شتربچه وقت زادن و بیرون آمدن از رحم درکشیده شده باشد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). || خز. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (از اقرب الموارد). || ریسمان . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ).
ترجمه مقاله