ترجمه مقاله

ردیف

لغت‌نامه دهخدا

ردیف . [ رَ ] (ع مص ) پوییدن شترمرغ . (مصادر اللغه ٔ زوزنی ). || نشستن بر یک صف . (لغت محلی شوشتر). || بشتافتن مردم . (مصادر اللغة). || سوار شدن دو کس را گویند بر شتر یا بر اسب یا بر چهارپای دیگر. (لغت محلی شوشتر نسخه ٔ خطی کتابخانه ٔ مؤلف ).
ترجمه مقاله