ترجمه مقاله

رذام

لغت‌نامه دهخدا

رذام . [ رُ ] (ع ص ، اِ) نهال خرمابن آماده ٔغرس . (ناظم الاطباء). شاخ انگور نشاندنی . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || مصاحب رذل و ناکس . (ناظم الاطباء). مرد ناکس . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). || آوند پر و سرشار. (ناظم الاطباء). || پول ناسره . (از متن اللغة). || روان از هر چیزی . (آنندراج ) (از منتهی الارب ).
ترجمه مقاله