ترجمه مقاله

رزاسس

لغت‌نامه دهخدا

رزاسس . [رُ س ِ ] (اِخ ) رزاس . برادر سپیتربات داماد داریوش که والی ولایت ینیانی بود ودر جنگ ایران و یونان بدست خود اسکندر کشته شد. رزاس برادر وی بلافاصله به اسکندر حمله کرد و چنان ضربتی بر فرق اسکندر نواخت که کلاه اسکندر پرید و دستش زخمی شد. رجوع به ایران باستان ج 2 ص 1252 و 1255 شود.
ترجمه مقاله