ترجمه مقاله

رزاق

لغت‌نامه دهخدا

رزاق . [ رَزْ زا ] (ع ص ) پیداکننده ٔ روزی و دهنده ٔ آن . (منتهی الارب ). رزق دهنده . (آنندراج ).روزی دهنده . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). بسیار رزق دهنده . (فرهنگ نظام ). روزی بخش . بسیار روزی بخش . بسیار روزی رسان . بسیار روزی ده . (یادداشت مؤلف ) :
رزاق نه کآسمان ارزاق
سردار سریردار آفاق .

نظامی .


|| (اِخ ) اسمی است از اسمای حق سبحانه و تعالی . (آنندراج ). از صفات خداوند عالم جل شأنه ، یعنی پیداکننده ٔ روزی و دهنده ٔآن . (ناظم الاطباء). این اسم مخصوص خداست . (از کشاف اصطلاحات الفنون ). نامی از نامهای خدای تعالی . (یادداشت مؤلف ). این لفظ یکی از نامهای خداست و در غیر او استعمال نمیشود. (فرهنگ نظام ). خدای تعالی و به غیر او اطلاق نمیشود. (از اقرب الموارد) :
مرا ز چنگ نوایب به جود خود برهان
که خلق را تویی امروز نایب رزاق .

خاقانی .


گرم نیست روزی به مهر کسان
خدای است رزاق روزی رسان .

نظامی .


دادار غیب دان و خداوند آسمان
خلاق بنده پرور و رزاق رهنما.

سعدی .


- امثال :
رزاق دیگری است ، نظیر: الرزق علی اﷲ. دهن باز بی روزی نمی ماند. اکبر ندهد خدای اکبر بدهد. (امثال و حکم دهخدا ج 2 ص 866). و رجوع به امثال و حکم ج 1 ص 249 شود.
ترجمه مقاله