ترجمه مقاله

رزدار

لغت‌نامه دهخدا

رزدار. [ رَ ] (نف مرکب ) دارنده ٔ رز. نگهدارنده ٔ رز. || (اِ مرکب ) داربست یا چوبی که زیر درخت مو زنند تا روی آن قرار گیرد :
بنگرید آن رز و آن پایک رزداران
درهم افکنده چوماران زبر ماران .

منوچهری (آنندراج ).


ترجمه مقاله