ترجمه مقاله

رزم آزما

لغت‌نامه دهخدا

رزم آزما. [ رَ آ زْ / زِ ] (نف مرکب ) مخفف رزم آزماینده . جنگ آزما. (آنندراج ). آنکه جنگها دیده . (فرهنگ فارسی معین ). جنگ آزموده و باوقوف درعلم جنگ . (ناظم الاطباء). رزم آزموده . رزم آرای . گندآور. جنگ آور. رجوع به رزم آزمای و مترادفات کلمه شود.
ترجمه مقاله