ترجمه مقاله

رزین

لغت‌نامه دهخدا

رزین . [ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلوار بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . سکنه ٔ آن 560 تن . آب آنجا از سراب شاه حسین . محصولات عمده ٔ آن غلات و حبوب و پنبه و توتون و صیفی کاری . صنایع دستی زنان قالیچه و گلیم و جاجیم بافی است . تپه ای در نزدیکی دهکده وجود دارد که در آن آثار ابنیه ٔقدیم دیده میشود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
ترجمه مقاله