ترجمه مقاله

رسائل

لغت‌نامه دهخدا

رسائل . [ رَ ءِ ] (ع اِ) ج ِ رِسالة و رَسالة. (ناظم الاطباء) (از دهار) (از اقرب الموارد). مکتوبات و نامه ها. (آنندراج ) (از غیاث اللغات ).
- دیوان رسائل ؛ دیوان رسالت . دیوان انشاء. رجوع به ترکیب دیوان رسالت در ذیل ماده ٔ رسالت شود.
|| همزبانان . (از آنندراج از لطایف )(غیاث اللغات ). رجوع به رِسالَة شود. || در اصطلاح مسیحیان ، نامه ای که همراه فرستادگان درباره ٔ مسائل دینی به مسیحیان ، نوشته شود. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله