ترجمه مقاله

رسانه

لغت‌نامه دهخدا

رسانه . [ رَ / رِ ن َ / ن ِ ] (اِ) حسرت و افسوس و تأسف . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ) (از برهان ). افسوس و تحسر و حسرت . (از شعوری ج 2 ص 10). حسرت و افسوس . (آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ جهانگیری ). اندوه و غم . تحسر. (یادداشت مؤلف ) :
پدرت و برادرت و فرزند و مادر
شدستند ناچیز و گشته فسانه
تو پنجاه سال از پس مرگ ایشان
فسانه شنیدی و خوردی رسانه .

ناصرخسرو.


ای رس بجزاز بهر تو نگردد
این خانه ٔ رنگین پررسانه .

ناصرخسرو.


|| ناله و زاری . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله