ترجمه مقاله

رستخیز خاستن

لغت‌نامه دهخدا

رستخیز خاستن . [ رَ ت َ / رَ ت َ ] (مص مرکب ) رستخیز برخاستن :
ز بیدادگر شاه باید گریز
کز او خیزد اندر جهان رستخیز.

فردوسی .


و گر خیزد اندر جهان رستخیز
نبیندکسی پشت من در گریز.

فردوسی .


و رجوع به رستخیز برخاستن و رستخیز و مترادفات کلمه شود.
ترجمه مقاله