ترجمه مقاله

رستگار ساختن

لغت‌نامه دهخدا

رستگارساختن . [ رَ ت َ / رَ ت َ ] (مص مرکب ) نجات دادن . خلاص کردن . رهایی دادن . رهایی بخشیدن . آزاد کردن . آزادی بخشیدن . || محفوظ ساختن . || فیروز و غالب و چیره ساختن : بلند سازد درجه ٔ او را در میان امامان صالح و رستگار سازد حجت او را در همه ٔ عالمها. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 311).
ترجمه مقاله