ترجمه مقاله

رسمیت یافتن

لغت‌نامه دهخدا

رسمیت یافتن . [ رَ می ی َ ت َ ] (مص مرکب ) قابلیت اجرا یافتن . قابلیت اجرا پیدا کردن . صورت قانونی پیدا کردن . قانونی و منظم شدن . برطبق قانون و قاعده و نظام متشکل شدن : جلسه ٔ مجلس شورای ملی ساعت 10 صبح دیروز رسمیت یافت .
ترجمه مقاله